ویترین

بخشی از کار ویترین، گاه معرفی کتابها و آثار بد است و گاه خوب. برای بهتر دیدن و برای تمیز منصفانه بین آنها. آن بخش دیگر نیز، همچون آواره‌ای فضول، حول و حوش ادبیات و هنر می‌چرخد و خیره و بی غرض. خلاصه سعی بر این است.

ویترین

بخشی از کار ویترین، گاه معرفی کتابها و آثار بد است و گاه خوب. برای بهتر دیدن و برای تمیز منصفانه بین آنها. آن بخش دیگر نیز، همچون آواره‌ای فضول، حول و حوش ادبیات و هنر می‌چرخد و خیره و بی غرض. خلاصه سعی بر این است.

«من برای رنج خود شعر میگویم.»

نیما یوشیج

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آرتور رمبو» ثبت شده است

  نت‌هایی در مقام سال نو


 بهروز صفدری


 

در ایام نوروز امسال با دوستانی صحبت از این به میان آمد که در این زمانه چه‌گونه می‌توان بدون ‌بغضی در گلو تبریک و شادباش سال نو گفت وقتی جای‌جای این سیاره‌ی محزون در چنگال ستم رنج می‌کشد؟

از آن‌جایی که این پرسش ریشه و محورِ همه‌ی پیوندهای من با ادبیات و هنر و منابع شناخت و آگاهی در تمام زندگی‌ام بوده است، طبیعی است که نخست به یاد دو شاعر و آثارشان افتادم. رمبو و دو کتاب فصلی در دوزخ و اشراق‌ها، لوتره‌آمون و دو بخش کتابش آوازهای مالدورور و شعرها.

اما ضمن یادداشت کردن و ترجمه‌ی تکه‌هایی برای نوشتن مقاله‌ای در پیرامون همین پرسش، درجا و فی‌البداهه به یاد چند متن دیگر افتادم: از جمله کتابی به نام نیچه و سال نو، نوشته‌ی استفان فلوکاری، که اتفاقاً همین ژانویه‌ی امسال منتشر شده. دوم شعری از رُنه شَر به نام ژَکمر و ژولیا و تفسیر خوبی که از آن خوانده بودم.