ویترین

بخشی از کار ویترین، گاه معرفی کتابها و آثار بد است و گاه خوب. برای بهتر دیدن و برای تمیز منصفانه بین آنها. آن بخش دیگر نیز، همچون آواره‌ای فضول، حول و حوش ادبیات و هنر می‌چرخد و خیره و بی غرض. خلاصه سعی بر این است.

ویترین

بخشی از کار ویترین، گاه معرفی کتابها و آثار بد است و گاه خوب. برای بهتر دیدن و برای تمیز منصفانه بین آنها. آن بخش دیگر نیز، همچون آواره‌ای فضول، حول و حوش ادبیات و هنر می‌چرخد و خیره و بی غرض. خلاصه سعی بر این است.

«من برای رنج خود شعر میگویم.»

نیما یوشیج

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «منصور کوشان» ثبت شده است

آری‌گویی به باقی‌مانده‌ها


حاشیه‌نویسی بر مجموعه‌قصّه‌ی «اندوه»، نوشته‌ی حسین آتش‌پرور


حسین ایمانیان


1

قصّه‌نویسیِ فارسی در دهه‌ی شصت روزگارِ شکوهش را تجربه می‌کرد؛ هنوز بیماریِ قالب‌گراییِ دهه‌ی هفتادی، نیز عامه‌پسندنویسی یا پس‌دادنِ گزارشِ فیلم‌نامه به‌جایِ قصّه که خصلت‌نمایِ دهه‌ی هشتاد است، دامن‌گیرِ روندِ کلّی صیرورتِ قصّه‌ی فارسی نشده بود. در آن سال‌هایِ سیاه که آفتِ جنگی هشت‌ساله، نیز سرکوب و حذفِ برآمده از بگیروببندهایِ حاصل از روندِ تک‌صدایی‌شدنِ گفتار و نیروهایِ درگیر در انقلاب، در سطحِ سیاسی و اجتماعی وضعیتی به‌شدّت سیاه‌چاله‌ای را بر کلّیتِ جامعه‌ی ایران تحمیل کرده بود، شاعران و نویسنده‌هایی که با، یا بی‌واسطه به سنّتِ «تفکّرِ کانونی» اتّصال داشتند، «کار»ِ خود را واننهاده و هرطور که بود پویشِ جمعیِ ادبیاتِ متعهّد و مستقلِ فارسی را ادامه می‌دادند. آن‌گاه که مشکلاتِ بسیاری، از نبودِ کاغذ بگیر تا داغِ شهادتِ هم‌رزمان و هم‌فکران، از نبودِ امکانِ تشکیل گردِ‌هم‌آیی بگیر تا پلمپ‌شدنِ دفترِ کانون در همان سال ۱۳۶۰، آنک که مشکلاتی بسیار از این‌گونه دامن‌گیرِ ایشان بود، با این‌حال با تشکیلِ جلسه‌ها و هسته‌هایِ جمع‌خوانی و نقد‌وُ‌نظرِ شفاهیِ آثارِ یک‌دیگر، مسیرِ تعالی و غنایِ قصّه‌ی فارسی را ادامه دادند: نه‌تنها همه‌ی دست‌آوردها و پیش‌گزارده‌هایِ سال‌هایِ اوجِ هنرِ معاصرِ ایران را، سال‌هایی که منجر به پیداییِ نسلِ طلاییِ ادبیات و هنرِ سرزمینِ ما شده بود، درونیِ کاروُ‌بارِ خویش می‌کردند، بل‌که با هم‌صدایی با هرآن‌چه گفتارِ مبارزه می‌توانش خواند سرودِ مقاومت را در حنجره‌ی ادبیاتِ ایران زنده نگه داشته و آثاری به‌دست دادند که اکنون بدل به برجسته‌ترین متونی شده‌اند که می‌توان گونه‌ای «شهادتِ تاریخی» از اوضاعِ ایران در آن سال‌هاشان دانست.